«دورانهای زندگی انسان»؛ تورنتون وایلدر؛ ترجمه شکیبا محبعلی؛ نشر قطره فانتزیهای برتریجویانهی آمریکایی
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۱۴۶۱۸
پرفروشترین شارژر فندکی | فروشگاه جانبی
مطالب پیشنهادی«دورانهای زندگی انسان»
محصولات شیائومی با بهترین قیمت | فروشگاه جانبی
مطالب پیشنهادینوشته: تورنتون وایلدر
ترجمه: شکیبا محبعلی
خرید قسطی گوشی آیفون، سامسونگ، شیائومی و ... | پرداخت در محل
مطالب پیشنهادیناشر: قطره، چاپ اول 1401
132 صفحه، 46000 تومان
خرید قسطی لپتاپ بدون ضامن و پیش پرداخت | پرداخت درب محل
مطالب پیشنهادی
کامل ترین دوره آموزشی راهاندازی کسب و کار اینترنتی و درآمدزایی
مطالب پیشنهادی***
میخوای بدونی چقدر انگلیسی بلدی؟ رایگان خودت رو محک بزن!
مطالب پیشنهادیتورنتون وایلدر، یکی از برجستهترین چهرههای ادبی اواسط قرن بیستم آمریکاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از بزرگترین جنبههای متفاوت کار وایلدر از سایر نویسندگان همسبک و همدورهاش، نگرشی است که او به شخصیتپردازی در آثارش دارد. این مسأله بهویژه در نمایشنامههای او به شکل بارزی مشاهده میشود. هر یک از شخصیتهایی که وایلدر در درام خلق کرده، از کودک شیرخوار گرفته تا فرد سالمند، درگیریهای هستیشناختی و زبان خاص خود را در صحنه دارند. او میکوشد فضای انتزاعی ذهن هر شخصیت را به شکلی عینی و مشهود در برابر دید مخاطب به نمایش بگذارد. شخصیتها در اغلب نمایشنامههای او همچون بسیاری از آثار کلاسیک، در خلوتِ گوشهی صحنه به بیان دغدغههای خود میپردازند. دغدغههایی که اغلب نمایانگر بنیان وجودی و فلسفهی زندگی شخصیتها هستند. در نمایشنامهی «دورانهای زندگی انسان» این ویژگی سبکی نمودی صریح و پربسامد دارد. همهی نقشها در این اثر در کنار دیالوگ با یکدیگر، مونولوگهای مخصوص به خود را دارند. برخی از این تکگوییها کار وایلدر را حتی به آثار کلاسیکی از قبیل هملت و شاه لیر نزدیک میکند.
کاملا رایگان نرمافزار EXCEL رو یاد بگیر!
مطالب پیشنهادیاما در عین حال او نگاه مدرن خود را نیز به شخصیتپردازی حفظ کرده است. چهرههایی که او در نمایشنامهاش ساخته، مابهازای بیرونی ملموس دارند. حتی وقتی بعضی جنبههای سورئال به شخصیتهایش میافزاید نیز چیزی از باورپذیری و قابلیت همذاتپنداریشان کاسته نمیشود. آنها همگی نمایندهی انسان سرخورده و از همه جا بریدهی عصر مدرناند که برای تحمل دنیای تیره و تار پیراموناش به کمدی پناه برده است و از آن بهمثابه ابزاری برای مواجهه با پوچی و بیهودگی هستیاش بهره میبرد. برای تکمیل جنبهی کمیک شخصیتها او از برخی ویژگیهای تیپیک نیز در خلق آنها استفاده کرده است. از جمله میتوان به پلیس رشوهخوارِ دستوپاچلفتی، یا پرستارِ بیمبالات، یا اشرافزادهی خودمحور در نمایشنامهی او اشاره کرد که هر کدام گرچه کلیشههای شخصیتی را دارا هستند، اما در نگاه هستیشناسانهشان تفاوتهای بنیادین با انواع مشابه خود دارند.
در کتاب «دورانهای زندگی انسان» چهار نمایشنامهی تکپردهای گرد هم آمدهاند که نقاط اشتراک بسیاری با هم دارند. آنها بر اساس دورانهای تکاملی زندگی انسان از طفولیت تا میانسالی کنار هم چیده شدهاند و همگی معضلی جامعهشناختی را که اختصاص به زندگی آمریکایی مدرن دارد، زیر ذرهبین قرار دادهاند. وایلدر کوشیده تا تکیهکلامها و خردهفرهنگهای خاص مناطقی را که وقایع نمایشنامههایش در آنها میگذرند، کاملا منطبق با واقعیت موجود بسازد. بهطور مثال یک شهروند نیویورکی که با سبک خاص رفتاری و کلامی منطقهای که در آن زندگی میکند، در صحنه حاضر میشود.
خرید ویلا در رامسر با سند شش دانگ و مشاوره رایگان - املاک سامان ملک
مطالب پیشنهادیدر نمایش اول که «طفولیت» نام گرفته، اوج نگاه ابزورد وایلدر به زندگی مدرن را میتوان شاهد بود. آدمها به ظاهر با یکدیگر در حال گفتوگو هستند، اما در واقع هر یک راه خود را میرود و در جهان معنایی مجزایی سیر میکند و به همین خاطر است که نمیتوان خط سیر منطقی واحدی برای مکالمات اشخاص در این نمایشنامه متصور شد. اما وایلدر در ابزوردیته گامی فراتر نیز برمیدارد و به موجودیت شخصیتها نیز وجهی معناباخته میبخشد. هیچیک از این آدمها کارایی منطبق بر نقشی را که به آنها سپرده شده، ندارند؛ پلیس توان دستگیری خلافکار را ندارد، پرستار بچه از نگهداری طفل عاجز است و مادر خالی از عواطف و غرایز مادرانه عمل میکند.
اما بیش از هر چیز در این کتاب مسألهی پوچی است که به چشم میآید. این موضوع که اتفاقا دغدغهی اصلی وایلدر در اغلب نوشتههایش به شمار میآید، در دیالوگ و شیوهی رفتاری شخصیتهای باقی نمایشنامههای این کتاب نیز جلوهی خاصی پیدا کرده است. او تلاش کرده از برخی اسطورهها و قهرمانهای داستانهای کلاسیک از قبیل گالیور نیز برای تکمیل تصاویر ابزورد کتاباش بهره بجوید. در نمایشنامهی «جوانی»، او نگاه هجوآلودش به ظهور چهرههای اساطیری را به رخ میکشد. انسان آمریکایی ناکام از جنگ و بنبستهای اجتماعی فراوان که به اسطورهها پناه برده، از منظر وایلدر در این عرصه نیز شکستخورده و مغبون خواهد بود و سرخوردهتر از همیشه به مسیر پوچ و بیسرانجام زندگی خود ادامه خواهد داد.
افتادگی پلک داری؟ عمل بلفاروپلاستی با تخفیف 2.5 میلیونی جشنواره پاییز
مطالب پیشنهادیتورنتون وایلدر همانند بسیاری از نویسندگان عصر بحران بزرگ آمریکایی در دهههای سی و چهل و پنجاه، معتقد بود که راه نجات مشخصی برای بشرِ راهگمکرده نمیتوان تصور کرد و انسان هرچه بیشتر در جستوجوی رستگاری دستوپا بزند، در اعماق این گرداب سردرگمی بیشتر فرو خواهد رفت. این دیدگاه در تمامی درامهای او جاری است. از این جهت است که شخصیتها و رخدادهای نمایشنامههای او در این کتاب شباهت بسیاری به نمایشنامهی «درانتظار گودو» دارند، اما وایلدر موقعیتهای دراماتیک طنزآلودتری را در متناش گنجانده که هر ناظری را ترغیب به تماشایشان میکند.
منبع: الف
کلیدواژه: دوران های زندگی انسان مطالب پیشنهادی نمایش نامه نمایش نامه نمایش نامه ی شخصیت ها ی انسان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۱۴۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (8 اردیبهشت)
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم
مایه خوشدلی آن جاست که دلدار آن جاست
میکنم جهد که خود را مگر آن جا فکنم
بگشا بند قبا ای مه خورشیدکلاه
تا چو زلفت سر سودازده در پا فکنم
خوردهام تیر فلک باده بده تا سرمست
عقده دربند کمر ترکش جوزا فکنم
جرعه جام بر این تخت روان افشانم
غلغل چنگ در این گنبد مینا فکنم
حافظا تکیه بر ایام چو سهو است و خطا
من چرا عشرت امروز به فردا فکنم
افسوس گذشته و اشتباهاتی که مرتکب شده اید فکر شما را پریشان و آشفته کرده و بابت آن بسیار ناراحت هستید. اما چاره کار حسرت خوردن نیست و فایده ای نخواهد داشت.
در برابر رنج های زندگی صبوری کرده و به لذت های فانی دنیا دلبسته نباشید. برای داشتن آینده بهتر به خداوند توکل کرده و با عقل و درایت رفتار کنید تا به موفقیت برسید.
زندگی نامه حافظحافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمهکاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
آثار حافظ
دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی بهطور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود میپرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابلتوجه و تاملبرانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبانهای دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزلسرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیتهای او بسیار درخشان و تماشایی است.
شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهمترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن میخواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن میکند؛ بهگونهای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شدهاند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفتهها به کمک زبان طنز بیان شود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (7 اردیبهشت)